بهشت از دست آدم رفت...

از اون روزی که گندم خورد...

ببین چی میشه اون کس که یه جور از حق مردم خورد

کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدند

یه روزی هر کسی باشند حساباشونو پس میدند

عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تسکینه پرستیدن تجارت نیست

سر آزادگی مُردم تب دلدادگی میشه

یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه

کنار سفره ی خالی یه دنیا آرزو چیدم

بفهمم آدمی یک بار بهت گندم نشون میدن

بزار بازی کنند بازم برامون با همین نقشه

خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی بخشه

کسایی که به هر راهی دارند روزی تو میگیرند...

گمونم یادشون رفته همه یک روز میمیرند!؟

جهان بدجور، کوچیکه همه در گیر این دردیم!

همه یه روز میفهمند چه جوری زندگی کردی.......!!

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

 عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم ...

الهی و ربی من لی غیرک ...!!

خدایا غیر تو کسی را ندارم...!!

معمولا آدم ها هر وقت به مشکلی میخورند به یادت می افتند... ! امان از غریبیت(اگر چه این واژه در مورد خدا درست نیست،در مثال مناقشه اشکال ندارد)

ولی بازهم به فریادمان میرسی(عجب خدایی داریم)...! مشکلمان حل میشود فراموشت میکنیم...! الطاف و بخششت را از یاد میبریم...! الهی چنانمان کن که خود میخواهی...! درمانده ایم...! از زخم های دل... ! از تیره گی دل... ! از لکه هایی که از گناه باقی مانده است... ! و بازهم به سمتت می آییم.... ! به فریادمان برس... یا غیاث المستغیثین.... لکه هایی که فقط با شهادت از بین میرود....نصیبمان کن شهادتت را...! تا با سپیدی قلب ملاقاتت کنیم...!!

لطف و کرمت زیادت است به قلبی که بسویت می آید.... !میگویی بیا...! بیا...! بیا...! وقتی که لبهایمان یا رب یارب یارب می گوید....آری! خودت گفتی مولای من! خودت..! همچنان زمزمه میکنیم.... تا خودت بیایی... یا رب ! یا رب ! یا رب !

آبرو میبخشی به گنهکار! میگویی مانند فرزندی که تولد شده است هستی... ! الحق که این چنین است! نه بخاطر توبه! بلکه بخاطر ملاقات با تو ای مهربان...!

از آمدن به سویت لذت می بریم... خدا را شکر که لذتش را به ما چشاندی ... ! ای پناهگاه بی پناهان ... ! دریاب!

در این روزگار پر از گناه و معصیت خودت مراقبمان باش ای حافظ همیشه مطلق...! که جز تو به که تکیه کنیم؟! که تکیه گاهی امن تر از تو نیست ...!

که اگر تو بخواهی همه چیز حل است ...(به قول خودمان اوکی دست تو است) ...!

اگرچه روسیاه آمده ایم ولی باز هم از این که به سویت آمده ایم خوشحالیم ... !

عبد تو بودن افتخار است...! عبدی که پادشاه عالم میشود با عبد بودنت ...! (آری)

امیدمان به نگاه توست... پس نگاهت را از ما نگیر...!؟

منتظر خواهم ماند ... ! خواهم ماند... ! خواهم ماند ........!

متن را بنده نوشتم اگه مشکلی داشت ببخشید(تذکر بدید مشکلات متن را)

دوستان حتما این کلیپ صوتی رو گوش بدن!! اگه به حال معنوی رسیدید حتما برای لیاقت ترک گناه ماهم دعا کنیدبرای همه جوانان...!

برای دانلود رو تصویر زیر کلیک کنید.