آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
کد لوگوی ما
بارش یامهدی
مرحوم آیت الله سّید محمد باقر مجتهد سیستانی، پدر آیت الله العظمی حاج سیّد علی سیستانی، در مشهد مقدس، برای آنکه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند.
ایشان می فرمود: در یکی از جمعه های آخر، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم می تابید. حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور به در آن خانه رفتم.
خانه کوچک و فقیرانه ای بود که از درون آن نور عجیبی می تابید. در زدم. وقتی در را باز کردند مشاهده کردم که حضرت ولی عصر (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند.
وقتی که من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمل می شوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم.» بعد فرمودند: «این، بانویی است که در دوره بی حجابی (دوران رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند»!
-منبع:فصلنامه تخصصی انتظار، سال دوم، شماره پنجم(به نقل از کتاب شیفتگان حضرت مهدی (ع)، ج۳، ص۱۵۸ و عنایات حضرت مهدی (ع)، ص ۳۶۱)/
نظرات شما عزیزان: